یک بت مقدس چوبی در بتکدهای قرار دارد که بسیاراز آن مراقبت میشود و مردم هر روز برای پرستش آن به آنجا میآیند، با توجه به مراقبتهایی که از بت می شود به نظر میرسد که او باید بسیار خوشبخت باشد، در حالی که خود بت از این که از این که بت آفریده شده متنفر است و به دنبال راه فراری میگردد تا خودش را از آن بتکده نجات دهد، او آرزو دارد، مردم یک روز متوجه شوند، حفیقت چیز دیگری است....اما